مرکز پژوهشی میراث مکتوب
آینه میراث
1561-9400
15
1
2017
08
23
کلمات ترکی (ترکی مغولی و عثمانی) در غزلیّات مولوی
11
30
FA
محمود
عابدی
استاد دانشگاه خوارزمی، عضو پیوستۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی
بدریه
قوامی
استادیار دانشگاه آزاد اسلامی سنندج
badriqavami@gmail.com
جلالالدین محمّد مولوی زبان و ادب اهل خراسان را آموخته بود و در میراث زبانی او کلماتی از زبان ترکی و ترکی مغولی وجود داشت. از سوی دیگر، او در سالهای شاعری خود، در حوزهای میزیست که زبان عامّۀ مردم آن ترکی عثمانی بود. از این رو طبیعی است که در شعر او کلماتی ترکی دیده شود؛ هم از آن کلماتی که در آثار فارسی پیش از او به کار رفتهاند و هم از گروهی که برای نخستین بار آنها را در شعر فارسی و در شعر او میبینیم. تأمّل در نوع کاربرد این کلمات ترکی نشان میدهد که آنها غالباً از زبان محاورۀ اطرافیان شاعرند و به اقتضای موقعیّت و الزام فهم مخاطبان ترکزبان مولانا در شعر او راه یافتهاند و هیچ نوع گرایش ذوقی آشکاری وی را به استخدام این کلمات سوق نداده است. ما در مقالۀ حاضر، مجموعۀ این کلمات و چند تعبیر و ترکیب ترکی را که در غزلیّات مولانا باز شناختهایم، تعریف کردهایم.
غزلیّات مولوی,زبان شعر مولوی,کلمات ترکی در شعر فارسی,کلمات ترکی در شعر مولوی
http://www.am-journal.ir/article_50416.html
http://www.am-journal.ir/article_50416_449bc3aa2555db52886ea66098547252.pdf
مرکز پژوهشی میراث مکتوب
آینه میراث
1561-9400
15
1
2017
08
23
قرآن منسوب به خط امام رضا (ع) در آستان قدس رضوی و تکملههای آن: مقایسهای میان نسخۀ 1586 و نسخۀ 4354الف و چند برگۀ قرآنی در حراجهای لندن
31
70
FA
مرتضی
کریمی نیا
عضو هیأت علمی بنیاد دائرة المعارف بزرگ اسلامی
mkariminiaa@gmail.com
قرآنهای منسوب به دستخط امامان شیعه <sup>(ع) </sup>مجموعهای از قدیمترین مصاحف قرآنی در جهان اسلام و بهویژه ایران را تشکیل میدهند. بیشتر این مصاحف اکنون در کتابخانهها و موزههای ایران، و پس از آن در عراق، ترکیه، مصر، یمن، هند، و برخی کشورهای اروپایی چون انگلستان و آلمان نگهداری میشوند. مقالۀ حاضر به بررسی کلی ویژگیهای یکی از نسخههای قرآن منسوب به امام علی بن موسی الرضا <sup>(ع)</sup> به شمارۀ 1586 میپردازد و نشان میدهد که پارههای دیگر این اثر که سالها پیش از عراق به ایران منتقل، و وقف حرم رضوی شده، در نسخهای دیگر در همان کتابخانه (به شمارۀ 4354) و نیز در چند مجموعۀ شخصی در خارج از ایران (ارائه شده در حراجهای لندن) وجود داشته است، و این آثار، در واقع، مکمّل یکدیگرند. همچنین شباهتهایی آشکار میان امضای الحاقی موجود در این قرآن و ترقیم 9 نسخۀ قرآنی دیگر در ایران و سایر کشورها وجود دارد. بررسی متن هر دو نسخه نشان میدهد که کاتب نسخه، متن قرآن را ـ احتمالاً در نیمۀ دوم قرن دوم یا نیمۀ نخست قرن سوم ـ مطابق مکتب بصری کتابت کرده است؛ چه، بررسی مواضع خاص مربوط به جدول اختلاف قرائات و نیز نظام عَدُّ الآی (شمارش آیات قرآن) در این نسخه بیشترین شباهت را به کتابت بصری نشان میدهد. این متن که در اصل بدون نقطه بوده، بعدها به دست افرادی دیگر نقطهگذاری و اعرابگذاری شده است، و همین نقطهگذاری منجر به راه یافتن برخی اشتباهات قرائتی و نیز شماری اختلاف قرائات در آن شده است.
مصاحف کوفی,کتابخانۀ آستان قدس رضوی,قرآن امام رضا (ع),کتابت قرآن,تاریخ قرآن,قرآن شمارۀ 1586
http://www.am-journal.ir/article_50425.html
http://www.am-journal.ir/article_50425_b72aeea1756a40e9455b7d908fe3a829.pdf
مرکز پژوهشی میراث مکتوب
آینه میراث
1561-9400
15
1
2017
08
23
بازخوانی تعلیقات استاد شفیعی کدکنی بر غزلیّات شمس تبریز
71
103
FA
رحمان
مشتاق مهر
استاد گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان
r.moshtaghmehr@gmail.com
تصحیح انتقادی استاد فروزانفر از غزلیّات شمس در فاصلۀ سالهای 1336-1344 توسّط دانشگاه تهران انتشار یافت. این چاپ، زمینۀ بازخوانیهای ذوقی و مطالعات عمیقتر دربارۀ عرفان و اندیشه و هنر شاعری مولانا را فراهم کرد. نخستین گزیده از غزلیّات شمس بر اساس نسخۀ فروزانفر را استاد شفیعی کدکنی در سال 1352 منتشر کرد و با این کار، زمینۀ آشنایی بسیاری را با مولانا فراهم آورد و بسیاری را نهتنها با مولانا، بلکه با ادبیّات کلاسیک آشتی داد. شفیعی با اذعان به عظمت کار فروزانفر، تصحیح دیگری از غزلیّات را ضروری دانست. در سال 1387 بعد از 26 سال وقتی گزیدۀ مفصّلتر استاد از غزلیّات انتشار یافت، معلوم شد که ایشان از جهت تصحیح نسخه، جز ترجیح چند نسخهبدل و اعمال چند تصحیح قیاسی کاری نکردهاند، امّا به تصریح خود ایشان، تعلیقات غزلها، حاصل سیوپنج سال مطالعۀ مستمر در ادب و عرفان ایرانی و اسلامی است. این مقاله بازخوانی غزلها بر اساس تعلیقات استاد و بیان نکاتی انتقادی و استحسانی و تکمیلی دربارۀ آنهاست.
مولوی,غزلیّات شمس,فروزانفر,شفیعی کدکنی,غزلیّات شمس تبریز (کتاب)
http://www.am-journal.ir/article_50427.html
http://www.am-journal.ir/article_50427_b80d136ab45da6deca6b0bda260fcef8.pdf
مرکز پژوهشی میراث مکتوب
آینه میراث
1561-9400
15
1
2017
08
23
جامعهنگاری روستایی در منابع تاریخی عصر صفویه
105
128
FA
سید سعید
میر محمد صادق
دانشجوی رشتۀ تاریخ ایران اسلامی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات
smirsadeqi@yahoo.com
عطا الله
حسنی
استاد تاریخ دانشگه شهید بهشتی
a_hassani5@yahoo.com
در باب وجوه گوناگون تاریخ اجتماعی ایران پژوهشهای اندکی انجام شده است؛ شاید یکی از دلایل آن، کم بودن منابع است که موجب شده پژوهش در این حوزه خواستاران کمتری پیدا کند. هرچند منابع دربارۀ موضوع تاریخ اجتماعی ایران بسیار کم است، اما این مانعی برای پژوهش نبوده است، زیرا پس از استخراج رخدادهای اجتماعی از خلال وقایعنامههای سیاسی، با بهرهگیری از منابع مکمل همعصر (مانند کتابهای لغت، و متون ادبی، فقهی و حتی متنهایی در باب کشاورزی و...) و نیز سفرنامهها و اسناد، میتوان پژوهشی مطلوب در حوزۀ تاریخ اجتماعی و فروع این حوزه انجام داد. این مقاله درصدد است تا با نگاهی تحلیلی به منابع تاریخی دورۀ صفوی، جامعهنگاری روستایی را در این آثار بررسی کند.
تاریخ صفویه,متون تاریخی,تاریخ اجتماعی,جامعۀ روستایی
http://www.am-journal.ir/article_50428.html
http://www.am-journal.ir/article_50428_94e4f1cc938a9b27b78febb3ca7e9e0c.pdf
مرکز پژوهشی میراث مکتوب
آینه میراث
1561-9400
15
1
2017
08
23
معرّفیِ یک طومارِ نقّالیِ کهن به زبان ترکی
129
149
FA
سجاد
آیدنلو
دانشیار دانشگاه پیام نور ارومیه
aydenloo@gmail.com
در سال 1339 ه.ش کتابی به نام <em>کلّیات شاهنامۀ حکیم ابوالقاسم فردوسی</em> در تبریز چاپ شد که به نثر ترکی است و برخلافِ نامِ آن، ترجمه یا بازنویسی شاهنامه نیست. این متن در اصل یک طومار نقّالی است که دو داستان آن در سال 1039ق به فارسی تدوین/ تحریر و در سال 1164ق به ترکی ترجمه شده است. بر این اساس، پیشینۀ نقل و تدوینِ بخشی از روایات آن به ادوارِ صفوی و افشاری میرسد. محتوایِ داستانیِ این طومار از فرمانرواییِ گیومرث تا پایان کار اشکانیان و یکی دو داستان از روزگارِ ساسانیان را شامل میشود و از نظرِ گسترۀ رِوایی به دلیلِ پرداختنِ نسبتاً مفصّل به روایات اسکندر، فعلاً، جامعترین طومار شناخته شده است. در متن این طومارِ ترکی برخی نکاتِ مهمِ واژگانی و اشاراتِ داستانی دیده میشود که در این مقاله به بررسی مسائل لغویِ آن پرداختهایم و نکات داستانی در گفتاری دیگر بررسی خواهد شد.
شاهنامه,طومار,روایات نقّالی,زبان ترکی
http://www.am-journal.ir/article_50438.html
http://www.am-journal.ir/article_50438_c219c9c9e56ee7e151c5654140fd9cda.pdf
مرکز پژوهشی میراث مکتوب
آینه میراث
1561-9400
15
1
2017
08
23
ردّ پای یکی از مشایخ تبریز در بوستانِ سعدی
151
169
FA
محمدعلی
موسی زاده
استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تبریز
mmousazadeh@tabrizu.ac.ir
محمد
طاهری خسروشاهی
دانشجوی دکتری دانشگاه تبریز
tahery_tabriz@yahoo.com
در هیچ یک از شرحهایی که بر <em>بوستان </em>نوشته شده، به فردِ مورد نظرِ سعدی در بیتِ:<br /> <br /> <br /> <br /> <br /> <br /> عزیزی در اقصای تبریز بود<br /> <br /> <br /> <br /> <br /> <br /> که همواره بیدار و شبخیز بود<br /> <br /> <br /> <br /> <br /> <br /> اشارهای نشده است. بنا بر قرائن موجود، نخستین بار مؤلّفِ <em>روضات الجنان و جنّات الجنان،</em> به نقل از استادش بدرالدین احمد لالهای فردِ مورد اشارۀ سعدی را، شیخ ابوبکر بن اسماعیل سلّهباف تبریزی،عارف گمنام اواخرِ سدۀ ششم و اوایل سدۀ هفتم هجری و استاد شمس تبریزی معرفی کرده است. دربارۀ این شیخ ابوبکر سلّهباف، جز یکی دو مورد اطلاعات پراکنده، دانستهای در دست نیست. منبع عمدۀ این اطلاعات اندک نیز، <em>مقالات شمس</em> و <em>مناقب العارفین </em>است. البته با وجود اینکه استاد فروزانفر، در حاشیۀ <em>زندگینامۀ مولوی</em>، متذکّر اشارۀ فریدون سپهسالار به نام شیخ ابوبکر شدهاند، در <em>رسالۀ</em> سپهسالار، نامی از شیخ ابوبکر به میان نیامده است.<br /> نگارندگان در این مقاله، ابتدا ردّ پای شیخ ابوبکر سلّهباف را در متون آن عصر بررسی کردهاند و در ادامه، با تطبیق حالاتِ عرفانی شیخ ابوبکر با حکایت <em>بوستان</em>، و بررسی شواهدی دیگر، به این نتیجه رسیدهاند که «عزیز» موردِ اشارۀ سعدی، همین شیخ ابوبکر سلّهباف است که ظاهراً شیخ در بازگشت از سفر مکّه به تبریز با او دیدار کرده است.
بوستانِ سعدی,شیخ ابوبکر سلّهباف,شمس تبریزی,مقالات شمس,مناقب العارفین
http://www.am-journal.ir/article_50439.html
http://www.am-journal.ir/article_50439_7e8f3807450e4c1e27d99e62b10e893d.pdf
مرکز پژوهشی میراث مکتوب
آینه میراث
1561-9400
15
1
2017
08
23
پایزهای دیگر از سلطان ابوسعید ایلخانی
171
188
FA
سعید
خودداری نایینی
استادیار دانشگاه هنر تهران
khoddari@gmail.com
پس از معرفی یک پایزۀ نقره متعلق به موزۀ ملی ایران در مقالهای به قلم استاد عبداللّه قوچانی، هیچ نمونۀ دیگری در ایران شناسایی نشده است. نمونۀ دیگری از پایزههای دورۀ ایلخانی در موزۀ بنیاد مستضعفان نگهداری میشود که شباهتها و تفاوتهایی با پایزۀ نقرۀ موزۀ ملی دارد. با توجه به اینکه در این گونه موارد، مطالعات تطبیقی میتواند در قرائت صحیح کتیبه و نحوۀ ساخت و کاربرد مدارک حکومتی دورۀ مغول مهم باشد، در این تحقیق سعی شده است تا با قرائت متنِ روی پایزه و استفاده از متون، تاریخِ ساخت و کابرد آن مشخص شود؛ بهویژه، با تکیه بر توصیفهای رشیدالدین فضلاللّه همدانی دربارۀ پایزهها به این مسئله پرداخته میشود که مدارک یادشده چه اعتبار و ارزشی در نظام حکومتی یا دیوانی داشتهاند.
مهمترین سؤالات این پژوهش عبارتند از: پایزۀ موزۀ بنیاد مستضعفان متعلق به چه دورهای است؟ متن و نقوش روی آن بیانگر چه هستند؟ کاربرد و جایگاه آن از نظر اعتبار و ارزش حکومتی چیست؟ و آیا میتوان از آن برای شناخت بهتر نمونههای دیگر استفاده کرد؟
پایزه (پاییزه),ابوسعید ایلخانی,دارالضرب,خط مغولی قدیم,موزۀ بنیاد مستضعفان
http://www.am-journal.ir/article_50442.html
http://www.am-journal.ir/article_50442_7989edc50899716b3a6499111bed5779.pdf
مرکز پژوهشی میراث مکتوب
آینه میراث
1561-9400
15
1
2017
08
23
اسماعیلیان ایران و دانش استیفا
189
204
FA
علی
صفری آققلعه
پژوهشگر متون و نسخهشناس مرکز پژوهشی میراث مکتوب
alisafari_m@yahoo.com
دربارۀ دانش استیفا و افراد و گروههایی که بدان پرداختهاند هنوز پژوهش چندانی صورت نگرفته است. بر اساس شواهد تاریخی، اسماعیلیان ایران از جمله گروههایی بودند که به این دانش پرداختهاند. در مقالۀ حاضر به تنی چند از دانشمندان دورۀ اسلامی پرداخته شده که هر یک به گونهای با اسماعیلیه ارتباط داشتهاند و آثاری در زمینۀ این دانش نگاشته یا با دانش استیفا آشنایی داشتهاند.
دانش استیفا,اسماعیلیان ایران,ابنسینا,ناصرخسرو قبادیانی,حسن صبّاح,محمّد بن عبدالکریم شهرستانی,نصیرالدّین طوسی
http://www.am-journal.ir/article_50444.html
http://www.am-journal.ir/article_50444_79009c425c68b736ebadebaf89bdb3e8.pdf
مرکز پژوهشی میراث مکتوب
آینه میراث
1561-9400
15
1
2017
08
23
بازآرایی و بازشناسی سه مجموعۀ فارسی زردشتی در کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی
205
228
FA
حمیدرضا
دالوند
عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
zurvandad@yahoo.de
دستنویسها و میراث مکتوب زردشتیان برای درک تحولات آیین زردشتی در بستر تاریخِ فرهنگیِ جامعه اسلامی ایران از اهمیت ویژهای برخوردارند. به سبب پراکندگی این میراث و نبود مرکزی واحد برای گردآوری و نگهداری آن و نیز خاص بودن متون زردشتی و ناآشنایی پژوهشگران و فهرستنویسان با آنها، میراث یادشده به درستی شناسایی و معرفی نشده است. آنچه هم تاکنون فهرستنگاران فرزانه و سختکوش مراکز خطی کتابخانههای بزرگ بدان پرداختهاند، اغلب با نقایص و کاستیهایی همراه بوده است. کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی ایران در زمرۀ کتابخانههایی است که گنجینۀ ارزشمندی از دستنوشتههای زردشتی را به اوستایی، پهلوی و فارسی نگهداری میکند. سه مجموعۀ زردشتیِ آن کتابخانه (به شمارههای 13522، 12604 و 13589) نمونههایی از معرفی ناقص و مرمت ناآگاهانه در این زمینه است.<br /> این پژوهش بر آن است تا با بازشناسی و بازآرایی این سه مجموعۀ به ظاهر متفاوت، آنها را به عنوان مجموعهای واحد معرفی کند.
زردشتیان,میراث مکتوب زردشتی,کتابخانۀ مجلس,مجموعۀ زردشتی 13522,مجموعۀ زردشتی 12604,مجموعۀ زردشتی 13589
http://www.am-journal.ir/article_50448.html
http://www.am-journal.ir/article_50448_8ff20f94b65394e80c425a1efea33f2c.pdf
مرکز پژوهشی میراث مکتوب
آینه میراث
1561-9400
15
1
2017
08
23
فواید واژگانی دیوان غیاثالدّین کُجُجی
229
242
FA
مسعود
راستی پور
پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی
rasti.masoud@gmail.com
از آنجا که خواجهشیخ کججی را نمیتوان از شعرای فارسیگوی طراز اول به شمار آورد و در دیوان او نشانهای از چیرگیاش بر زبان فارسی دیده نمیشود، کاربرد واژگان با معانی تازه در شعر او را میتوان حمل بر ناآگاهیاش از معانی این واژگان کرد. از سوی دیگر، حضور برخی کاربردهای کمتر شناختهشده، یا کاربردهایی که در دوران شاعری او از رواج افتاده بودهاند، در دیوان وی، نشانهای است از انس خواجهشیخ با اشعار سرایندگان بزرگ معاصر و متقدم بر او. از همین روی، بررسی معانی تازه یا نادر واژگان در دیوان او، گاه به روشن شدن معانی این واژگان در آثار دیگر گویندگان فارسیزبان کمک میکند.<br /> واژهها و ترکیبهای ویژۀ دیوان غیاثالدین کججی به سه گروه تقسیم میشوند: نخست ـ واژگان فارسی که یکی از کاربردهای آنها پیش از سدۀ هشتم از رواج افتاده بوده و کججی از کاربرد نارایج آنها بهره برده است. دوم ـ واژگانی که کاربرد نارایجی دارند و یکی از شواهد اندکشمار آنها در دیوان کججی یافت میشود. سوم ـ مفردات و ترکیبهای عربی، که ساخت صرفی آنها با معنایی که کججی از آنان اراده کرده است تناسب ندارد.
دیوان غیاثالدین کجُجی,واژگان کمکاربرد,رشته,انجاد,جنابت,علیالاجمال
http://www.am-journal.ir/article_50452.html
http://www.am-journal.ir/article_50452_b2b215a46f1edbce84d2604e20528179.pdf
مرکز پژوهشی میراث مکتوب
آینه میراث
1561-9400
15
1
2017
08
23
نقد و بررسی چاپ التذکرة فی علم البزدرة
243
263
FA
امین
مجلّی زاده
0000-0002-0218-9156
دانشآموختۀ دکتری زبان و ادبیات فارسی و دبیر آموزش و پرورش استان اصفهان
aminmojalle@gmail.com
مهدی
سلمانی
استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه صنعتی اصفهان
m.salmani54@yahoo.com
<em>التذکرة فی علم البزدرة </em>کتابی است در باب پرورش و معالجۀ مرغان شکاری که علاءالدین کندی آن را در قرن هشتم به زبان عربی تألیف کرده و محمّد بن علی بن زاهد تستری آن را به زبان فارسی ترجمه کرده است. این اثر در چهار مقاله، شامل سخنان حکمای روم، ترک، هند و فرس تألیف شده و از لحاظ جامعیّت و دستهبندی در میان بازنامههای موجود کمنظیر است. رسالۀ مذکور در سال 1394 با دو نسخه به دست میرهاشم محدث تصحیح شد و از سوی انتشارات سفیر اردهال در 126 صفحه به چاپ رسید. نگارنده در این پژوهش به بررسی جوانب مختلف این چاپ پرداخته است.
التذکرة فی علم البزدرة,علاءالدین کندی,میرهاشم محدث,بازداری (بزدرة),بازنامه
http://www.am-journal.ir/article_50456.html
http://www.am-journal.ir/article_50456_1c9432351479d711cd7a74ae91b55bcd.pdf
مرکز پژوهشی میراث مکتوب
آینه میراث
1561-9400
15
1
2017
08
23
بررسی انتقادی چاپ دیوان خاقانی تصحیح ضیاءالدین سجادی
265
280
FA
یعقوب
نوروزی
استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی،واحد ماکو، ایران
noruziyagub@yahoo.com
سیف الله
آب برین
استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد ارومیه، ایران
doctorabbarin@yahoo.com
از دیوان خاقانی تا کنون چندین تصحیح شده که هر یک از آنها نقاط ضعف و قوت خاص خود را دارند. یکی از این تصحیحات به اهتمام ضیاءالدین سجادی انجام گرفته است. او در این کار، نسخۀ لندن (قدیمترین نسخۀ دیوان خاقانی) را اساس قرار داده است، اما در برخی موارد از ضبط نسخههای دیگر نیز استفاده کرده، و همین امر موجب بروز خطاهایی در تصحیح او شده است. در این مقاله نگارندگان کوشیدهاند تا با بررسی انتقادی مواردی که در آنها ضبط نسخهبدلها جایگزین نسخۀ اساس شده، و با ذکر شواهدی از دیوان خاقانی و بعضی متون فارسی دیگر، صحت و ارجحیت ضبطهای نسخۀ لندن را اثبات کنند. نتیجۀ این بررسی، علاوه بر اثبات اصالت نسخۀ لندن، روشن میسازد که اعتماد به ضبطهای این نسخه میتواند در ارائۀ تصحیحی منقحتر از دیوان خاقانی مفید باشد.
خاقانی,دیوان خاقانی,نسخۀ لندن,ضیاءالدین سجادی
http://www.am-journal.ir/article_50473.html
http://www.am-journal.ir/article_50473_51afc845ea6575d6b4d1bb49fbc09dfb.pdf
مرکز پژوهشی میراث مکتوب
آینه میراث
1561-9400
15
1
2017
08
23
پژوهشی در اشعار فارسی تقریظات مجموعۀ رشیدیه
281
308
FA
مجتبی
دماوندی
دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید بهشتی
dr.damavandi@yahoo.com
سیاوش
خوشدل
دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید بهشتی
siavash.khoshdel@yahoo.com
<em>مجموعۀ رشیدیه</em>، عنوان چهار کتاب از خواجه رشیدالدّین فضلاللّه همدانـی است. تقریظات علمای عصر بر این مجموعه از حیث نکات تاریخی، زبانی و ادبی جالب توجّه است. همچنین اشتراک موضوع نزدیک به صد مکتوب، این فرصت را فراهم میآورد تا بر اساس تفاوتهای موجود در این تقریظات، به تحلیل و مقایسۀ عناصر بلاغی در آنها پرداخته شود. در این مقاله به جایگاه اشعار در این تقریظات پرداخته و بسامد بهرهگیری از مضامین مختلف شعری در تقریظات سنجیده میشود. تحلیل محتوا و مضمون اشعار، نشانگر کارکرد و جایگاه شعر در این مکتوبات است. از 72 تقریظ فارسی، در 44 مورد از شعر بهره گرفته شده است. این اشعار در حدود 230 بیت و تکمصراع هستند. شاعران تعدادی از اشعار شناخته شدهاند. بسامد بالای بهرهگیری از شعر برخی شاعران حاکی از اهمّیت آنها در عصر تدوین اثر است. برخی اشعار نیز سرودۀ نویسندۀ تقریظ است و نویافته محسوب میشود.
خواجه رشیدالدّین فضلاللّه,مجموعۀ رشیدیه,تقریظات,اشعار نویافته
http://www.am-journal.ir/article_50477.html
http://www.am-journal.ir/article_50477_1ed7dc453da4500480f54f715cb2e27d.pdf